Lynda Weinman
بسیاری لیندا واینمن را "مادر آموزش اینترنتی" لقب داده اند. وی که هم اکنون (2016) ۶۰ سال سن دارد در ۱۹۹۵ سایتی را راه اندازی کرد که به عنوان منبعی رایگان برای دانش آموزان محسوب می شد. طی آن دوران لیندا به صورت خودآموز در حال یادگیری طراحی وب بود و تلاش داشت تا آموخته هایش را با سایرین نیز به اشتراک بگذارد. هر چند این روزها مسئله یاد شده امری عادی به حساب می آید اما در اواسط دهه نود -روزگاری که هنوز یوتیوبی نبود- یادگیری طراحی وب به صورت خودجوش چندان مسئله رایجی محسوب نمی گشت.
اشتیاق آن روزهای لیندا در یادگیری ، حالا به لطف وب سایت و سرویسی هایی همانند آنچه خود او راه اندازی کرده به میلیون ها نفر دیگر در سراسر دنیا نیز سرایت نموده و آنها می توانند با اندک هزینه ای و در هر جا و مکانی آنچه که دوست دارند را فرا بگیرند.
ناگفته نماند که پیدا کردن مسیر صحیح کسب و کار، حتی برای لیندا واینمن نیز بدون فراز و نشیب نبوده و وی هم مانند هر فرد موفق دیگری در راه رسیدن به پیروزی پستی و بلندی های بسیاری را از سر گذرانده.
درک نیازی که هیچکس به آن پاسخ نداده بود
وقتی در سال ۱۹۹۳ واینمن طراحی وب را اندک اندک فرا گرفته و قصد آموزش دادن آن را پیدا کرد، ابتدا به کتاب فروشی مراجع نمود و سعی کرد کتابی را به عنوان مرجع انتخاب و از روی آن به دانش آموزان خود درس بدهد. اما وی متوجه شد کتاب فروشی ها و کتابخانه ها تنها راهنماهایی بسیار فنی و پیچیده را ارائه می نمایند که درک شان برای افراد معمولی و با دانش متوسط تقریباً غیر ممکن محسوب می شود.
لیندا واینمن میگوید: به یاد می آورم که با خود فکر کردم شاید چنین کتابی هنوز وجود ندارد. بلافاصله از کتاب فروشی به خانه رفتم و ایده ی اولیه نوشتن آن را پیاده سازی کردم.
کمی بعد کتاب "طراحی گرافیک های تحت وب" که به باور بسیاری اولین کتاب ساده و قابل درک توسط عموم در رابطه با حرفه طراحی وب بود، توسط افراد بسیاری در سراسر دنیا به عنوان یک مرجع غیر فنی مورد استفاده قرار می گرفت و محبوبیتی غیر قابل باور به دست آورده بود.
درست در همان زمان و در سال ۱۹۹۵ واینمن آدرس ایمیل فردی را مشاهده نمود که به صورت debbie@debbie.com بود و مشتاق شد بداند آیا دامنه ی لیندا نیز برای ثبت کردن در دسترس قرار دارد یا خیر. وی این دامنه را خریداری و وبسایتی تحت آن راه انداخت تا از طریقش بتواند با دانش آموزان و همچنین خوانندگان کتاب خود ارتباط برقرار نماید.
شروعی کوچک و توسعه ای آهسته و پیوسته
بعد از موفقیت کتاب واینمن همسر او، بروس هون (Bruce Heavin)، که در اصل موسس کمپانی لیندا نیز محسوب می شود، پیشنهاد داد در طول تعطیلات بهاره یکی از سالن های کامپیوتر دانشگاهی را اجاره نموده و در آن به مدت یک هفته دوره آموزش طراحی وب برگزار نمایند.
آنها این ایده را عملی کردند و سپس به منظور جذب افراد علاقه مند بنر تبلیغاتی را روی سایت لیندا قرار دادند. نه تنها ظرفیت کلاس یاد شده بسیار سریع پر گشت، بلکه افراد از گوشه و کنار دنیا و حتی مثلاً شهر وین برای حضور در آن ثبت نام نمودند.
اینکه تنها یک بنر در سایت خود قرار دهیم و سپس مردم از سراسر دنیا برای حضور در کلاس مان ثبت نام نمایند، باعث شده بود تا شوکه شویم.
آن کارگاه های یک هفته ای بسیار زود باعث شدند تا کسب و کار امروزی لیندا و همسرش پایه گذاری گردد. واینمن از درآمد حق امتیاز کتاب خود با ارزش ۲۰ هزار دلار استفاده کرد و مدرسه طراحی وبی را راه اندازی نمود که دوره هایش در هر ماه به سرعت پیش فروش شده و ظرفیت شان تکمیل می گشت. لیندا می گوید: "مشتریان زیادی وجود داشتند که مجبور بودیم به آنها نه بگوییم، زیرا ظرفیتی برای پذیرش شان وجود نداشت".
اوج گیری پس از بحران
کسب و کار لیندا پس از چند سال توانست ۳۵ فرصت شغلی را ایجاد و درآمدی ۳.۵ میلیون دلاری را فراهم کند. اما در سال ۲۰۰۱ و پس از انفجار حباب دات کام و حوادث مرتبط به یازده سپتامبر، تمایل افراد به یادگیری دروس طراحی وب کاهشی عجیب پیدا کرد، تا جایی که واینمن و همسرش در ادامه دادن مسیر مردد شده بودند.
کمپانی آنها دچار بحرانی جدی گشت، واینمن و هون ۷۵ درصد کارمندان خود را اخراج کردند و تنها ۹ نفر در استخدام شان باقی ماند. دفتر و مقر برگزاری دوره های لیندا نیز کوچک تر گشت و سعی را بر این گذاشتند تا واحد هایی با قیمت ارزان تر اجاره نمایند.
روز های سیاهی بود و حتی خودم تردید داشتم که می توانیم این کسب و کار را ادامه دهیم یا خیر.
خود واینمن در مورد آن ایام می گوید: "همه در حال نبرد برای بقا بودند و سعی می کردند سر خود را بالای آب نگه دارند. ما نیز وضعیتی مشابه را تجربه می کردیم و در نهایت درست همین زمان بود که تصمیم گرفتیم خدمات خود را به صورت کاملاً آنلاین ارائه نماییم."
روزگاری که ایده یاد شده شکل گرفت و سپس عملی گشت (ارائه خدمات به صورت آنلاین) تماشای فیلم بر روی کامپیوترها تازه در حال رواج یافتن بود. لیندا دات کام تصمیم گرفت در ازای سرویسی که ارائه می کند هزینه حق اشتراکی ۲۵ دلاری را به صورت ماهیانه دریافت نماید.
افراد اندکی از این راهکار استقبال کردند. واینمن می گوید: "درآمد مان به شدت افت کرده بود. روز های سیاهی بود و حتی خودم تردید داشتم که می توانیم این کسب و کار را ادامه دهیم یا خیر."
با تنها ۱۰۰۰ نفر پرداخت کننده حق اشتراک ماهیانه، بقای کمپانی به نظر بسیار سخت می رسید. ایجاد یک جامعه ی آنلاین زمان بر است و لیندا به خود امید می داد که آنها مسیر شان را عوض نکرده اند بلکه راهی تازه را شروع نموده اند پس باید صبر پیشه کنند. او توضیح می دهد که "همه چیز بسیار آهسته پیش رفت. ولی کم کم پرداخت حق اشتراک ماهیانه آنلاین رواج پیدا کرد و مقدار آن هر ساله چندین برابر شد".
در ۲۰۰۶ تعداد مشترکین به ۱۰۰.۰۰۰ نفر رسید و واینمن و همسرش ۱۵۰ کارمند خود را به همراه خانواده هایشان به دیزنی لند بردند تا موفقیت بزرگی که رقم خورده بود را جشن بگیرند.
ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب در زمان رشد
اینکه اعضا و کارمندان شرکت همانند یک خانواده با یکدیگر در تعامل باشند همواره برای لیندا حائز اهمیت بوده و او حتی همیشه تلاش داشته تا افراد تحت استخدام خود را با اسم کوچک بشناسد و صدا بزند. ولی رشد سریع کمپانی و رسیدن تعداد کارمندان به عدد ۵۰۰، رفته رفته چالش هایی تازه را پدید می آورد و سبب می گردد واینمن در ایده آل های خود بازنگری نماید.
وی می گوید: "چالش اصلی بر سر تعیین سمت و مقام افراد بود. اینکه با هر کس چه برخوردی باید صورت بگیرد. همه ی کسانی که رشدی سریع را در شرکت خود تجربه کرده اند می دانند که ایجاد سلسله مراتب تا چه حد اهمیت دارد."
در ۲۰۰۷ تصمیم بر این شد تا یک مدیرعامل جهت اداره ی بهتر مجموعه به آن اضافه گردد. به گفته ی خود لیندا "درست در همان زمان بود که او تصمیم گرفت در رفتارها و برخوردهای خود سیاست بیشتری داشته و بروکراتیک تر عمل نماید".
ایجاد فرهنگ سازمانی برای شرکتی با بیش از ۵۰۰ کارمند کاری بسیار دشوار خواهد بود ولی حتی آنچه از این مسئله نیز دشوارتر به حساب می آید پایه ریزی درست و مطابقت دادن افراد با فرهنگ یاد شده است. اینکار در زمانی که یک شرکت نوپا و کوچک محسوب می شود چندان سخت نیست و شاید ضروری هم نباشد ولی با رشد آن صورت پذیرفتنش الزام می یابد.
پیش به سوی موفقیت
مدتی است که بسیاری تصور می کنند دوره های آموزش ویدئویی می توانند آینده آموزش به حساب بیایند.
در طی سال های اخیر کمپانی واینمن توسط افراد گوناگونی که در حرفه ی خود بهترین هستند دوره های آنلاین متعددی را ایجاد نموده و سعی کرده نشان دهد این دوره های آنلاین راه و روش یادگیری را برای همیشه متحول کرده اند.
لیندا دات کام قالبی معین و کارآمد را برای دوره های آموزشی اش پدید آورده و سپس کوشش کرده تا از نظر موضوعی نیز در بین مطالب مورد تدریس خود تنوع ایجاد نماید. روزگاری در وب سایت مورد بحث تنها ۲۰ دوره آموزش ویدئویی آنلاین وجود داشت، اما اکنون این رقم به ۶۳۰۰ رسیده که شامل ۲۶۷.۰۰۰ ویدئوی آموزشی می گردد.
ارائه ی کتابخانه ای ویدئویی به جای اینکه از افراد درخواست شود تا در دوره هایی مشخص با روال معمول و پیوسته شرکت نمایند، عاملی بوده که سبب گشته شیوه ی آموزشی لیندا دات کام نسبت به سایرین کاملاً متفاوت گردد.
واینمن می گوید: "مدتی است که بسیاری تصور می کنند دوره های آموزش ویدئویی می توانند آینده آموزش به حساب بیایند. ما به خاطر همین تفاوت مان مورد توجه قرار داشته و تحت نظر سایرین هستیم".
فروش به لینکدین Linked in
من به شخصه بر روی اثری که از همکاری دو کمپانی با یکدیگر پدید می آید متمرکز هستم.
واینمن زمانی که متوجه می شود لینکدین قصد خرید کمپانی اش را دارد، در ابتدا شوکه می گردد. او و همسرش هرگز به دنبال فروش شرکت خود و یافتن مشتری برای آن نبوده اند و البته در سن ۶۰ سالگی وی هنوز هم احساس می نموده که برای بازنشستگی بسیار زود است.
اما رفته رفته به این نتیجه می رسند که این فروش و ادغام دو کمپانی با یکدیگر احتمالاً امری منطقی و موثر خواهد بود. هر دو شرکت به نوعی تلاش داشته اند به افراد کمک کنند تا وضعیت شغلی خود را بهبود بخشند و احتمالاً در کنار یکدیگر بسیار بهتر از گذشته می توانند این هدف را محقق کنند.
واینمن می گوید: "بسیاری از مردم بر روی رقم معامله صورت پذیرفته تمرکز دارند و شاید این مسئله برای افرادی که با صنعت ما آشنا نیستند یک شگفتی محسوب شود. ولی خود من به شخصه بر روی اثری که از همکاری دو کمپانی با یکدیگر پدید می آید متمرکز هستم و اولین چیزی که در رابطه با این موضوع به ذهنم می رسد، میزان بزرگی این اثرگذاری است."
به نظر می آید حتی لیندا واینمن هم از موفقیت خودش شگفت زده است و تصور چنین روزی را نداشته. بر خلاف بسیاری از بنیانگذاران کمپانی ها مهم تکنولوژیک امروزی ، وی با هدف کسب درآمد های کلان شروع به کار نکرده و قصد اولیه اش هرگز ایجاد کمپانی نبوده که توسط لینکدین به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار خریداری شد. او تنها سعی داشته آنچه که برای خودش جذاب بوده، یعنی طراحی وب را به سایرین نیز بیاموزد.
واینمن که بر حسب اتفاق بدل به یک معلم گشته، می گوید: "من نه چندان گنگ بودم و نه به آن صورت خوره ی دنیای تکنولوژی. افراد زیادی پیش من می آمدند و می پرسیدند چگونه این کار را انجام می دهی؟ یا چگونه آن کار را انجام می دهی؟ هرگز با خودم فکر نکرده بودم به اشتراک گذاشتن دانش در رابطه با آنچه که برایت جالب است، در واقع همان تدریس کردن محسوب می شود."
در حالکیه لیندا اعتقاد دارد تنها در زمان و مکان مناسبی حضور داشته، سخت است بدل شدن یک دامنه ی ۳۵ دلاری به کسب و کاری ۱.۵ میلیارد دلاری را حاصل یک اتفاق بدانیم.
طراحی، نوعی ارتباط است. اما یک رابط کاربری متفکرانه می تواند بیش از گزینه های ارتباطی کار کند. همچنین می تواند کاربران را متقاعد کند و آنها را از هر راهی که طراح در ذهن داشت سوق دهد. این قدرت متقاعد کننده می تواند برای اهداف خوب و بدی مورد استفاده قرار گیرد. در این دوره ، بر اساس کتاب خود «Evil by Design» مربی Chris Nodder پیامدهای اخلاقی اقناع در طراحی تجربه کاربر را مورد بحث قرار می دهد. او به علم رفتار انسان ، تاریخ طراحی متقاعد کننده و نحوه طراحی می تواند برای احساسات جذاب باشد ، وارد می شود. او انواع مختلف طراحی متقاعد کننده را توضیح می دهد و محدودیت های اقناع قابل قبول را بررسی می کند. او چندین روش را برای تأثیرگذاری بر الگوهای رفتاری مورد بررسی قرار می دهد و به شما نشان می دهد که چگونه از واکنش های غیر منطقی استفاده کنید ، اعتبار ایجاد کنید ، تعهد کاربران را به دست آورید و موارد دیگر. به علاوه ، او تفاوت الگوهای تیره با طراحی متقاعد کننده و نحوه استفاده مسئولانه از طراحی متقاعد کننده را بررسی می کند.
نمونه ویدیوی آموزشی ( زیرنویسها جدا از ویدیو است و میتوانید آنرا نمایش ندهید ) :
[FARSI]
01 مقدمه
01-01 استفاده از متقاعدسازی در UX با مسئولیت پذیری
02 اخلاق در طراحی متقاعد کننده
02-01 اخلاق اقناع
02-02 علم رفتار
02-03 تاریخچه طراحی متقاعد کننده
02-04 جذابیت برای احساسات مردم
02-05 چالش طراحی متقاعد کننده
02-06 انواع مختلف طراحی متقاعد کننده
02-07 اقناع قابل قبول چیست؟
02-08 طرح متقاعد کننده خود را تا کجا باید پیش ببرید؟
03 قدرت تصویر از خود
03-01 تصور از خود چطور؟
03-02 آرزو و عزت نفس
03-03 حسادت و تفاوت در وضعیت
03-04 ناهماهنگی شناختی
03-05 جلوه Dunning-Kruger
03-06 استفاده از تصویر خود
04 تأثیر بر الگوهای رفتاری
04-01 تأثیر بر رفتار
04-02 نیاز به بسته شدن
04-03 خطوط آرزو
04-04 تعهد
04-05 تقویت
04-06 شکست
04-07 استفاده از نفوذ
05 استفاده از واکنش های غیر منطقی
05-01 مهار واکنشهای غیر منطقی برای ضربه
05-02 کمیابی
05-03 بیزاری از ضرر
05-04 محدودیت های زمانی و انطباق
05-05 ایجاد لنگر
05-06 شکستن انسجام
05-07 گزینه های منفی
05-08 استدلالهای متافیزیکی و توسل به احساسات
05-09 استفاده از واکنش های غیر منطقی
06 ایجاد اعتبار
06-01 ایجاد اعتبار در UX
06-02 اثبات اجتماعی
06-03 متقابل
06-04 اقتدار
06-05 پیش فرض های هوشمند
06-06 استفاده از اعتبار
07 به دست آوردن تعهد
07-01 جلب تعهد کاربران
07-02 پا در در
07-03 درب در صورت
07-04 پیام خود را به عنوان یک سوال تنظیم کنید
07-05 تصمیمات سخت پس از سرمایه گذاری
07-06 استفاده از تعهد
08 استفاده از هویت
08-01 طراحی هویت
08-02 گروهی ایجاد کنید
08-03 به کاربران اجازه دهید وضعیت خود را تبلیغ کنند
08-04 بگذارید مردم احساس مهم بودن کنند
05-08 برای تشویق رفتارهای سرکوب شده از ناشناس بودن استفاده کنید
08-06 استفاده از هویت
09 ایجاد ارزش
09-01 ایجاد ارزش
09-02 قدرت رایگان
09-03 گرانش کنید
09-04 نمایش ارزش نامشهود
09-05 مهارت ، نه شانس
09-06 با استفاده از مقدار
10 پاداش شایسته
10-01 پاداش شایسته
10-02 ریاضی را مخفی کنید
10-03 پاداش های کوچک در مقابل بزرگ
10-04 کاری کنید که مشتریان برای آن کار کنند
10-05 مشکلات را نشان دهید
10-06 ارزش پاداش ها
11 اقناع در طراحی های شما
11-01 استفاده از اقناع در طراحی های خود
11-02 طراحی بد
11-03 الگوهای تیره
11-04 اقناع مثبت
11-05 اثربخشی آزمایش
11-06 مسئولیت شما
[ENGLISH]
01 Introduction
01-01 Using persuasion in UX responsibly
02 The Ethics of Persuasive Design
02-01 The ethics of persuasion
02-02 The science of behavior
02-03 The history of persuasive design
02-04 Appealing to peoples emotions
02-05 The challenge of persuasive design
02-06 The different types of persuasive design
02-07 What is acceptable persuasion?
02-08 How far should you take your persuasive design?
03 The Power of Self-Image
03-01 What about self-image?
03-02 Aspiration and self-esteem
03-03 Envy and status differences
03-04 Cognitive dissonance
03-05 The Dunning-Kruger effect
03-06 Using self-image
04 Influencing Behavior Patterns
04-01 Influencing behavior
04-02 The need for closure
04-03 Desire lines
04-04 Commitment
04-05 Reinforcement
04-06 Breakage
04-07 Using influence
05 Harnessing Illogical Reactions
05-01 Harnessing illogical reactions for impact
05-02 Scarcity
05-03 Loss aversion
05-04 Time constraints and compliance
05-05 Creating anchors
05-06 Breaking coherence
05-07 Negative options
05-08 Metaphysical arguments and appeals to emotion
05-09 Using illogical reactions
06 Creating Credibility
06-01 Creating credibility in UX
06-02 Social proof
06-03 Reciprocation
06-04 Authority
06-05 Smart defaults
06-06 Using credibility
07 Gaining Commitment
07-01 Gaining commitment from users
07-02 Foot in the door
07-03 Door in the face
07-04 Frame your message as a question
07-05 Hard decisions after investment
07-06 Using commitment
08 Using Identity
08-01 Identity design
08-02 Create an in-group
08-03 Let users advertise their status
08-04 Let people feel important
08-05 Use anonymity to encourage repressed behavior
08-06 Using identity
09 Creating Value
09-01 Creating value
09-02 The power of free
09-03 Make it expensive
09-04 Show intangible value
09-05 Skill, not luck
09-06 Using value
10 Deserving Rewards
10-01 Deserving rewards
10-02 Hide the math
10-03 Small vs. large rewards
10-04 Make customers work for it
10-05 Show the problems
10-06 The value of rewards
11 Persuasion in Your Designs
11-01 Using persuasion in your designs
11-02 Evil by design
11-03 Dark patterns
11-04 Positive persuasion
11-05 Testing effectiveness
11-06 Your responsibility
Chris Nodder کاربر و محقق , متخصص UX ، مختصص طراحی تعاملی و نویسنده ی Evil by Design می باشد. او متخصص و محقق طراحی های پویا می باشد. او موسس Chris Nodder Consulting LLC می باشد که به کمپانی های بزرگ و نوپا برای ساخت محصولات مورد پسند کاربران کمک میکند. او قبلا سرپرست گروه Nielsen Norman و قبل آن محقق در Microsoft بود. او داری مدرک M.S در تعامل بین انسان و کامپیوتر و درای B.S در روان شناسی می باشد. او از گسترش word در طراحی user-centered لذت می برد . غیر از کار اصلی او یعنی مربی گری پانصد نفر ، او کنفرانس های زیادی در مورد تجربه ی کاربری در دنیا ارائه داده است . او در مورد تجربه کاربری ، تحقیق و تکنیک های طراحی در QuestionableMethods.com مطالبی می نویسد او هم چنین نویسنده ی Evil By Design می باشد که این کتاب در مورد تکینک های متقاعد کننده می باشد. او شما را دعوت می کند که در سایت evilbydesign.info او را همراهی کنید.